5گام برای تغییر فرهنگ سازمانی

فرهنگ سازمانی موضوعی است که همواره مورد نظر و بحث بخش منابع انسانی بوده است. تغییر فرهنگ سازمانی به صورت ماندگار و هدفمند، نیازمند به کار بردن روش‌های مختص به خود است که بتوانند در دراز مدت نیز پایدار باشند.

اما منظور از فرهنگ سازمانی چیست؟ منظور از فرهنگ سازمانی، شبکه‌ای پیچیده از روابط می‌باشد که وظایف و نحوه ارتباط میان افراد یک سازمان را تعریف می‌کند. از آنجایی که این وظایف در طول عمر سازمان متغیر هستند پس باید توسط مدیر و کارمندان بخش منابع انسانی تعریف شوند.

هماهنگی وظایف میان افراد درون سازمان موجب می‌شود تا هرگونه تغییر مثبت در درون آن حفظ شود. با تحقق تغییر فرهنگ سازمانی، تغییرات مثبت در مسیر هدفمند خود اتفاق خواهند افتاد. برای انجام این امر مهم و حفظ آن در درون سازمان نیاز است تا راهکارهای کاربردی ارائه شوند. همچنین نیاز به تشریح رویکردهای فرهنگ سازمانی است که در ادامه این مقاله به آن‌ها خواهیم پرداخت.

ظرفیت و توانایی نیروی انسانی عامل مهمی در پیشرفت کسب و کار است. از این رو برای انجام هر تغییری در فرهنگ نیروی انسانی و سازمانی می‌بایست از علم و دانش کافی برخوردار بود. پیاده سازی دقیق و سنجیده مدیریت دانش، ایجاد نظام مالکیت فکری، شناسایی متولی مدیریت دانش در سازمان و … از راه های تغییرات درون سازمانی می باشند.

گام‌هایی برای تغییر فرهنگ سازمانی

Organizational culture

تغییر فرهنگ سازمانی در هر سطح و با هر روشی، کاری بسیار دشوار و زمان‌بر است که نتایج آن برای سازمان بسیار مثمر ثمر خواهد بود. ایجاد یک فرهنگ اشتباه در درون سازمان باعث بروز آثار بسیار مخربی برای سازمان است که شرکت را دچار آسیب خواهد کرد.

وجود اعتماد میان افراد یک سازمان باعث ایجاد تیم متحدی می‌شود که نتیجه آن بهبود عملکرد کسب و کار است. در ادامه به راهکارهای تغییر این مهم خواهیم پرداخت.

لازم به ذکر است که یکی از نکات مهم برای تغییر فرهنگ سازمانی ایجاد تغییرات مثبت به صورت مداوم و پیوسته است. این تمرکز و تداوم باید همیشگی باشد. حتی اگر سازمان‌ها با چالش‌های مختلفی روبرو باشند، مکررا برای عبور از شرایط سخت و دشوار بایستی این تغییرات مثبت همیشگی باشند. در ادامه به راه های مختلف برای ایجاد تغییرات فرهنگ سازمانی خواهیم پرداخت.

مسئولیت پذیری و تغییر فرهنگ سازمانی

Organization

وجود اعتماد میان کارکنان درون سازمانی موجب مسئولیت‌پذیری افراد در سازمان خواهد شد. قبول مسئولیت یکی از شیوه‌های تغییر فرهنگ سازمانی است. مسئولیت‌پذیری زمانی میان افراد درک خواهد شد که مدیران به صورت عادلانه و منصفانه و با اعتماد به چالش‌های آنان رسیدگی کنند. در غیر این صورت هیچ‌کس مسئولیت کار خود را به عهده نخواهد گرفت و کارکنان برای حفظ موقعیت و جایگاه خود اقدام به پنهان‌کاری اشتباهات خود می‌کنند. مدیران باید کارمندان خود را به پاسخ‌گویی و قبول مسئولیت تشویق نمایند.

بدون قبول مسئولیت اعتماد میان افراد درون سازمان از بین می‌رود و در نتیجه اختلافات افراد بیشتر خواهد شد. مدیران شیوه‌های متنوعی را برای ایجاد فرهنگ مسئولیت‌پذیری انجام می‌دهند. اگر افراد و کارمندان سازمان بدانند که با آن‌ها رفتار منصفانه‌ای می‌شود، مسئولیت خود را در قبال کارها قبول می‌کنند. مسئولیت‌پذیری از مهم‌ترین فاکتورهای تغییر فرهنگ سازمانی است که مدیران باید به صورت ویژه به آن توجه داشته باشند.

احترام و تسلط بر تعارضات با وجود اختلافات میان افراد

میان افراد و کارمندان درون سازمان همیشه اختلاف‌نظر وجود دارد ولی با وجود اختلافات و بروز تعارضات باید احترام به یکدیگر را حفظ کنند. پس یکی از روش‌های تغییر فرهنگ سازمانی تسلط مدیران بر تعارضات و ترویج احترام میان کارکنان است. وجود اختلافات باعث ایجاد تغییرات مثبت در درون سازمان می‌شود، اما چنانچه افراد با وجود این اختلافات به یکدیگر بی‌احترامی کنند، روابط آسیب می‌بیند. زمانی که اختلافات میان اعضای یک سازمان به وجود می‌آید، مدیران باید با روش‌های مد‌نظر خود اقدام به مدیریت این تعارضات کنند.

رسیدگی به مسائل از سوی مدیران باعث حل اختلافات و مشکلات خواهد شد و احترام میان کارمندان حفظ خواهد شد. روش مدیران و سازمان باید سریع و قاطع باشد، در غیر این صورت اختلافات شدت پیدا کرده و باعث بروز تشنج و ایجاد فضای سمی در سازمان می‌شود. پس نیاز به تغییر فرهنگ سازمانی در بروز اختلافات بسیار مهم است.

وجود اختلاف در ایده‌ها و مدیریت آن‌ها باعث رشد سازمان می‌شود. ممکن است استراتژی سازمان جلوگیری از بروز اختلافات باشد. این شیوه ممکن است در دراز مدت باعث خشم زیاد افراد در بیان اختلافات شود؛ بنابراین در هر صورت سازمان در زمان بروز اختلافات افت شدیدی خواهد داشت.

تغییر نگرش سازمانی و درک انتظارات و تعهد

Organizational Attitudes

ایجاد تعهد از دیگر گام‌های اساسی برای تغییر فرهنگ سازمانی است. زمانی که کارکنان یک سازمان درک درستی از انتظارات مدیران داشته باشند به آن‌ها متعهد خواهند بود. لازمه تعهد، قبول تمامی انتظارات نیست. اما در صورتی که افراد درون یک سازمان حتی با برخی از اهداف نیز مخالف باشند بایستی در زمان قبول تعهد به آن پایبند باشند.

حمایت از تصمیم‌های سازمان حتی در صورت مخالف بودن با اهداف و تصمیمات، از دیگر روش‌های تغییر فرهنگ سازمانی است. به این معنی که همه افراد به اهداف و منفعت سازمان متعهد بوده و در نتیجه میان کارکنان و مدیران اعتماد شکل می‌گیرد.

اعتماد به سازمان و همکاران باعث می‌شود تا افراد حتی در صورت عدم موافقت با تصمیم، در راستای تحقق آن همکاری کنند. شفافیت در کار و اهداف باعث ایجاد اعتماد نیز خواهد شد. حتی با وجود اینکه برخی از افراد درون سازمان با آن موافق نباشند.

همه افراد با وجود اعتماد می‌دانند که چه کاری باید انجام دهند. حتی وجود این حس میان افراد سازمان باعث سالم شدن تعارضات و اختلافات خواهد شد. قبول مسئولیت در صورت شفافیت در کار حتی با وجود اختلافات راهی مهم برای تغییرات فرهنگ سازمانی است. پس تغییر فرهنگ سازمانی با گسترش اعتماد نتایج خوبی را برای سازمان خواهد داشت.

تمرکز بر نتایج واقعی از گام‌های تغییر فرهنگ سازمانی

دستیابی به نتایج و اهداف واقعی نیازمند تمرکز کافی بر آن اهداف می‌باشد. سازمان‌ها با دستیابی به نتایج واقعی تغییر فرهنگ سازمانی را قبول می‌کنند. زمانی که یک هدف در سازمان مشخص و تعیین می‌شود باید همه کارکنان تمرکز خود را برای رسیدن به نتیجه بگذارند.

ایجاد استرس و نگرانی از بابت رسیدن به هدف باعث از بین رفتن تمرکز خواهد شد. باید تمامی کارکنان بر وضعیت خود و هدفی که مشخص شده است تمرکز کنند. نباید اهداف بزرگ سازمان فدای هدف‌های کوچک‌تر شود.

لازم به ذکر است اگر اعتماد قوی میان همه کارکنان وجود داشته باشد ممکن است برای رسیدن به اهداف متعالی سازمان دست به دست هم بدهند. مثلا از برخی حقوق و مزایای خود صرف نظر کنند تا سازمان به موفقیت برسد.

به هر حال رسیدن به اهداف در سازمان مخصوصا سازمان‌های بزرگ مشکل است. اما با اعتماد و تمرکز بر اهداف می‌توان به این مهم دست‌یافت. برای تغییر فرهنگ سازمانی لازم است تا همه روش‌های فوق و روش‌های مخصوص هر سازمان را به کار برد.

مدیریت دانش و تغییر فرهنگ سازمانی

knowledge management

یکی از راه‌های تغییر فرهنگ سازمانی مدیریت دانش است. همه کارکنان با تغییرات ناگهانی سخت کنار می‌آیند. پس هر سیستم جدیدی را باید به صورت آرام‌آرام به کارکنان معرفی و القا کرد. سازمان باید فرصت تجزیه و تحلیل و پذیرش کاربر را داشته باشد. بسیاری از سیستم‌های مدیریت دانش، حفظ اطلاعات به صورت ضمنی است. البته که این نگرش با به‌کارگیری تغییراتی مانند ارزیابی عملکرد و پاداش و مزایا و همچنین ارتقا رتبه شغلی اصلاح می‌شود.

جمع‌بندی:

تغییر فرهنگ سازمانی به معنی فرهنگ‌سازی در درون‌سازمانی است که برای کسب و کاری گرد هم جمع شده‌اند. ایجاد فرهنگ‌های درستی همچون اعتماد، مسئولیت‌پذیری، تعهد، احترام و تسلط بر تعارضات و تمرکز بر اهداف، در راستای تغییر فرهنگ‌سازی میسر می‌شود.

مدیران و کارفرمایان برای پیشبرد اهداف خود و همچنین موفقیت سازمان و توسعه آن باید تمامی روش‌های مثبت و امتحان شده را به کار ببرند. علاوه بر آن ایجاد تغییرات مثبت و فرهنگ‌سازی در سازمان باید به صورت مداوم و پیوسته باشند. در غیر این صورت سازمان موفقیتی در رسیدن به اهداف نخواهد داشت.

5/5 - (2 امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

موارد زیر را حتما بخوانید: