انسان اساساً، محور بهرهوری است و کلیه سازمانها با هر نوع مأموریتی که دارند، باید بیشترین سرمایه، وقت و برنامه را به پرورش انسانها در ابعاد مختلف اختصاص دهند؛ به گونهای که انسان سازمانی، در ابعاد مختلف آمادگی ایجاد پرورش و کاربردی کردن بهرهوری فردی، گروهی و سازمانی را دارا باشد.
برنامه توسعه فردی، یک برنامه زمانبندی شده مکتوب برای برآورده شدن نیازهای حرفهای افراد در جهت رشد و توسعه آنهاست. در این برنامه سعی میشود تا کارکنان یا توجه به تواناییها و قابلیتهای خود، در راستای اهداف مورد نظر سازمان و خود، توسعه یابند و بین نیازهای توسعه فردی و وظایف شغلی خویش ارتباطی پویا برقرار نمایند. برنامهریزی توسعه فردی به عنوان یک ابزار کاربردی موجب رشد و ارتقای دانش و مهارت کارکنان از طریق مشارکت فعال سرپرستان و مدیران میشود که مهمترین ویژگی آن تعامل دو جانبه کارکنان و مدیران است.
مفهوم برنامهریزی توسعه فردی
برنامهریزی توسعه فردی، سند توافقشدهای بین کارکنان و مدیران سازمان است که در آن، اهداف و برنامهریزیهای سالانه با محوریت توسعه فردی کارکنان مشخص شده است. در برنامهریزی توسعه فردی، همکاری موثری میان کارکنان و مدیران صورت میپذیرد تا نیازهای آموزشی و رشد کارکنان به منظور ارتقای شایستگیها و مهارتهای فردی مشخص شود. به بیان دیگر، توسعه فردی شامل فعالیتهایی است که آگاهی و هویت فرد را بهبود میبخشد، استعدادها و پتانسیلهای او را توسعه میدهد، سرمایه انسانی ایجاد و قابلیت اشتغال را تسهیل مینماید و در نهایت کیفیت زندگی افراد را بهبود میبخشد و به تحقق رویاها و آرزوها کمک میکند.
توسعه فردی یک فرآیند دائمی است و راه کلیدی برای افراد جهت ارزیابی مهارتها و کیفیت کارهای خود، تعیین اهداف خود در زندگی و تلاش برای تحقق آنها و به حداکثر رساندن پتانسیل فردی است. زمانی که توسعه شخصی در چارچوب سازمانی بررسی میشود، به روشها، برنامهها، ابزارها، تکنیکها و سیستمهای ارزیابیای اطلاق میشود که از توسعه انسانی در سطح فردی در سازمانها حمایت میکند.
«ما آنچه هستیم که مدام تکرار میکنیم. پس تعالی یک عمل نیست، بلکه یک عادت است» ویل دورانت
در چارچوب فردی، توسعه مهارتها عموماً شامل موارد زیر میشود؛
- تقویت خودآگاهی و خودشناسی
- ایجاد یا بازیابی اعتماد به نفس و احترام به خود
- توسعه مهارتها و استعدادهای فردی
- افزایش ثروت
- توسعه معنوی و روانی
- شناسایی و تقویت پتانسیلها
- ایجاد سرمایه انسانی در خود
- بهبود سبک و کیفیت زندگی
- بهبود سلامت
- برآوردن آرزوها
- تعریف و اجرای برنامههای توسعه فردی
- بهبود تواناییهای اجتماعی
توسعه فردی تنها مختص خود فرد نیست و گاهی شامل رشد افراد دیگر نیز می شود. به عنوان مثال نقشهایی مانند نقش معلم یا مربی، یا شایستگی فردی (مانند مهارت برخی از مدیران در توسعه پتانسیلهای کارکنان) یا خدمات حرفه ای (مانند ارائه آموزش، ارزیابی یا مربیگری) منجر به توسعه افراد دیگر نیز خواهد شد.
فرآیند توسعه فردی، فراتر از بهبود خود و توسعه دیگران، زمینهای برای تحقیقات و تمرینات نیز میباشد. به طور مثال شامل روشهای توسعه شخصی، یادگیری برنامهها ، سیستمهای ارزیابی، ابزارها و تکنیکها می شود. در حوزه تحقیقات، موضوعات توسعه شخصی به طور فزایندهای در مجلات علمی و مدیریت و کتابهای تجاری یافت میشود.
«زندگی به معنای یافتن خود نیست؛ بلکه زندگی یعنی ساختن خود» جورج برنارد شاو
اهداف برنامهریزی توسعه فردی
از جمله مهمترین اهداف برنامهریزی توسعه فردی کارکنان، میتوان به موارد زیر اشاره کرد؛
- شناسایی نیازهای توسعه کارکنان با مقایسه مهارتها و توانمندیهای کارکنان
- شناسایی فرصتهای مسیر شغلی و انتخاب بهترین گزینه آن برای هر فرد
- اجرای یک نظام توسعه فردی و تخصصی برای هر یک از کارکنان
مزایای برنامهریزی توسعه فردی
برنامهریزی توسعه فردی یک ابزار کاربردی است که باعث ارتقای دانش و مهارت کارکنان از طریق مشارکت فعال سرپرستان و مدیران میشود. این برنامه در قالب یک فرآیند پویا، در جهت رشد و تعالی کارکنان حرکت میکند. مزایای عمده و اصلی سرمایهگذاری در برنامهریزی توسعه فردی را میتوان به شرح زیر برشمرد؛
- خودآگاهی – اولین قدم در رشد فردی، خودآگاهی است. خودآگاهی نقطه آغازی برای کشف این حقیقت است که فرد چه و که هست و چه پتانسیلهایی در درونش نهفته میباشد.
- توسعه مسیر – فرآیند روشنتر و آگاهتر شدن فرد از اینکه کیست، چه میخواهد و دستیابی به یک باور جدید مبنی بر اینکه میتواند به اهداف خود برسد و مایل به تصمیمگیری در مورد آینده خود باشد.
- انگیزه و اقدام – زمانی که یک تصمیم روشن گرفته شد، عناصر توسعه شخصی میتواند به فرد کمک کند تا در مسیر دستیابی به اهداف خود متمرکز و با انگیزه بماند.
مراحل برنامهریزی توسعه فردی
برنامهریزی توسعه فردی از یک تعامل دوجانبه میان کارکنان و مدیران شکل میگیرد. هر یک از کارکنان برای توسعه فردی خود مسئولاند و بعد از طراحی آن، درباره محتوای آن با سرپرستان خود توافق میکنند.
به طور کلی میتوان شش مرحله برای برنامهریزی توسعه فردی در نظر گرفت؛
گام اول : شناسایی اولویتهای عملکرد و رسالت فردی
این اولویتها، وظایف و برنامههایی هستند که باید برای رسیدن به برنامههای عملی تکمیل گردند. اولویتهای عملکرد، عوامل موفقیتآمیز را تعیین مینمایند و معیاری برای سهم هر یک از کارکنان در دستیابی به اهداف سازمان هستند.
این اولویت و رسالت نشأت گرفته از برنامهریزیهای استراتژیک و عملیاتی روزانه سازمان است. نمونهای از اولویتهای عملکرد به شرح زیر میباشد؛
- اجرای کنترلهای ایمنی رایانه
- فراهم کردن ایمنی و آموزش سلامتی
- فراهم کردن اطلاعات و آموزش برای کاربران کارتهای اعتباری
- اجرای فعالیتهای کارمندیابی برای بخشهای مختلف
- تنظیم برنامههای مدیر کل برای یک منشی
گام دوم: ارزیابی نیازهای مهارتی و تعیین اهداف توسعهای
ارزیابی نیازهای مهارتی، فرآیند شناسایی آن دسته از ویژگیهای کارکنان است که باید برای دستیابی به اولویتهای عملکرد دارا باشند. این شایستگیها شامل دانش اشراف کامل به موضوع ، مهارت انجام کار و توانایی استفاده از دانش و مهارت میباشد. در این مرحله، شغل، استانداردهای انجام شغل، شرح شغلی و ارزیابی عملکرد مورد توجه قرار میگیرد. اهداف توسعهای نیز فعالیتها و بیاناتی هستند که شایستگیهای مورد توجه در برنامهریزی توسعه فردی را طرحریزی مینمایند.
گام سوم : بررسی گزینههای توسعه و انتخاب فعالیتها
فعالیتهای توسعهای میتواند شامل این موارد باشد:
- آموزش ضمن خدمت
- آموزش کلاسی
- مشاهده و یادگیری و بازخورد : مشاهده روش کار افراد متخصص و یادگیری و دریافت بازخورد از آنها.
- آموزش مبتنی بر رایانه
- دورههای خود یادگیری : در این روش زمان یادگیری توسط خود یادگیرنده تعیین میشود و زمانی مناسب است که نتوان همهی افراد نیازمند آموزش را یکجا جمع نمود.
- جلسه بحث با متخصصان : جلسات پرسش و پاسخ با افراد متخصص در یک موضوع با هدف یادگیری وظایف مشخص.
گام چهارم : بحث با سرپرستان پیرامون اهداف توسعه
نقش سرپرستان و مدیران در فرآیند تدوین برنامهریزی توسعه فردی، به عنوان یک مربی و هدایت کننده ( coach ) است. این افراد امکانات و تسهیلات لازم را برای افزایش دانش و مهارت و توسعه جوانب مختلف کارکنان جهت دستیابی به اهداف توسعه فراهم میآورد.
پس از تعیین اهداف توسعه، جلسهای میان کارکنان و سرپرستان شکل میگیرد و فعالیتهایی که مورد حمایت و تایید سرپرست است، مشخص میشود.
گام پنجم : اجرای عمل و نظارت بر پیشرفت فرآیند
پس از ایجاد برنامه توسعه فردی با مشارکت کارکنان و سرپرستان، زمان آن فرا میرسد که هر یک از کارکنان آماده انجام و تکمیل این فعالیتها شوند. فرآیند نظارت بر پیشرفت کارکنان و همچنین اثربخشی انجام فعالیتهای توسعه نیز توسط سرپرستان آنها به صورت دورهای مورد ارزیابی قرار میگیرد.
گام ششم : دریافت بازخورد مستمر از سرپرستان
پس از ارزیابی فعالیتهای کارکنان و سنجش کارایی و اثربخشی آنها، در صورت نیاز به تغییر و یا اصلاح برنامه، کارکنان از سرپرستان بازخورد دریافت نموده و به این ترتیب چرخه ای از برنامهریزی توسعه فردی در سازمان ایجاد میشود.
نتیجه
تغییرات و چالشهای محیط صنعتی امروز، بیانگر این واقعیت است که موفقیت یا شکست سازمانها در عرصه رقابت جهانی، متأثر از نقش کارکنانی میباشد که از دانش، مهارت و توانمندی بالایی برخوردارند. بیشک چنین کارکنانی مهمترین مزیت رقابتی سازمانها شمرده میشوند. برنامهریزی توسعه فردی کارکنان به عنوان تکنیکی در توانمندسازی کارکنان، باعث رشد و ارتقای آنان در راستای اهداف سازمان میگردد. توانمندسازی کارکنان مستلزم توسعه همه افراد در سازمان میباشد. در گذشته، توجه به توسعه، محدود به مدیران و سرپرستان بود و در این گونه سازمانها یک سیاست توسعه مدیریت دنبال میشد و نقش مدیران، ارتقای عملکرد خود بود. اما امروزه توجه به رشد و توسعه همه کارکنان سازمان برای موفقیت سازمان در برنامه ها و اهداف خود ضروری به نظر میرسد و برنامهریزی توسعه فردی در قالب یک فرآیند مداوم و پویا در جهت تعالی کارکنان و سازمان حرکت مینماید.