یافتن، حفظ و توسعه افراد بزرگ آسان نیست، اما همین امر برای مدیران بزرگ چالش برانگیزتر است. تفاوتهای بسیاری بین مدیریت و رهبری وجود دارد. از جمله مسئولیتهای یک مدیر، تقسیم وظایف و تأیید کارها است، اما یک رهبر باید بر رشد و رفاه اعضای تیم خود تمرکز کند. بهترین مدیران میدانند که چگونه هر دو کار را انجام دهند و میتوانند به طور استراتژیک نقاط قوت هر کارمند را برای ساختن یک سازمان موفق به کار گیرند. درک اینکه چگونه یک رهبر و مدیر موفق باشید میتواند به شما کمک کند تا پتانسیل و رفاه کارمندان خود را به حداکثر برسانید و در عین حال اثربخشی خود را در محل کار بیشتر کنید. در ادامه، هرآنچه نیاز است تا یک رهبر خوب باشید و راههای تبدیل شدن به یک مدیر موفق و کاربلد را مورد بررسی قرار میدهیم. پس تا انتها همراه ما باشید.
چگونه یک مدیر موفق باشیم؟
مدیر موفق بودن معنایی فراتر از انجام وظایف اداری و مشخص دارد. همچنین به چگونگی حمایت از تیم خود و بالا بردن بهرهوری آنان اشاره دارد. به طور سنتی به ما آموختهاند که باور کنیم فردی که بالاترین IQ را دارد، باهوش ترین است در حالی که، علم روانشناسی ثابت میکند که افرادِ دارای هوش هیجانی بالاتر که شامل چهار مهارت اصلی (خودآگاهی، خود مدیریتی، آگاهی اجتماعی و مدیریت روابط) است، بهترین عملکرد در هر شرکت را دارا هستند.
یک مدیر موفق و برتر همواره اهداف روشنی را تعیین میکند، مشارکت کارکنان را تقویت میکند و برای گزارشهای کاری خود ارزش قائل است. مهم نیست سبک مدیریتی شما چیست، در ادامه چند نکته کلیدی برای تبدیل شدن به یک مدیر خوب را بررسی میکنیم که عبارتند از:
تیم خود را بشناسید
آشنایی با کارمندان باعث ایجاد اعتماد و ارتباطات باز میشود که گامهای اشتباه و سردرگم را به حداقل میرساند. لازم نیست بهترین دوست کارمندان خود باشید، اما نگاه کلی به دنیای آنها به شما کمک می کند اولویتها، شخصیتها و علایق آنها را درک کنید. این به واگذاری بهتر کارها کمک میکند و همچنین باعث می شود آنها احساس کنند از نظر شما افرادی ارزشمند هستند. اگر به اشتراک گذاری نظرات با آنها راحت هستند، از کارمندان خود در مورد برخی از مسائل سوال بپرسید اینکه:
- نحوه کار (به عنوان مثال، آیا آنها همکاری و پیگیری زیاد را ترجیح می دهند یا کار مستقل؟)
- مهارت ها و نقاط قوت
- سبک ارتباطات
- اهداف شغلی
- عامل انگیزه
- علایق و شور و اشتیاق
- مسئولیتهای خارج از محیط کار
سبک مدیریت خود را ارزیابی کنید
سبک مدیریتی شما می تواند تأثیراتی به سزایی در تمام سازمان داشته باشد، از حفظ کارکنان گرفته تا سودآوری شرکت. یک مدیر موفق و ماهر معمولاً یک سبک مدیریتی اصلی دارد، اما با توجه به موقعیت، فرد یا تیم، میتواند از جنبهها و سبکهای دیگر مدیریتی استفاده کند. به عنوان مثال، یک مدیر مقتدر می تواند در طول تغییرات بزرگ که نیاز تیم ها به رهبران خود برای ارائه ساختار و جهت از همیشه بیشتر است، مفید باشد.یا به عنوان مثال سبک مدیریت تفویضی یا آزادانه ممکن است برای تیمهای با تجربه ای که قادر به کار مستقل هستند، مناسبتر باشد.
با دلیل و منطق رهبری کنید
اگر بین آنچه از کارمندان خود میخواهید و کاری که خود انجام میدهید، شکاف زیادی وجود داشته باشد، مدیر موفقی نخواهید بود. از خود بپرسید یک مدیر خوب از نظر کارمندان دارای چه ویژگیها و شیوههایی است. مطمئن شوید که خودتان آن کارها را انجام میدهید.
در محیط کار ایمنی و آرامش روانی ایجاد کنید
ایمنی روانی به کارمندان کمک می کند تا بتوانند ریسک پذیری بیشتری داشته باشند، ایدهها را به اشتراک بگذارند و اشتباه کنند بدون آنکه مورد تمسخر، شرمساری یا تنبیه قرار گیرند. بخشی از ایمنی روانی ایجاد یک محل کار دموکراتیک به طوری که کارکنان از هر نژاد، جنسیت و پیشینه در آن احساس آرامش کنند و برای به اشتراک گذاشتن تمام جنبههای هویت خود آزاد باشند، است.
انتظارات و اهداف روشنی را تعیین کنید
در حالی که هر گونه ابهام در مورد انتظارات، زمانبندیها و نتایج درخواستی میتواند برای کارمندان ناامیدکننده باشد، ارتباطات واضح به تیم کمک میکند که کاملا متمرکز و سازنده بماند. هنگام تعیین کار، مطمئن شوید که کارمندان از نتیجه مورد انتظار، وظایف بقیه کارمندان و جدول زمانی هر پروژه مطلع هستند.همچنین رعایت قانون SMART (مشخص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، مرتبط و محدود به زمان) را حتما برای تعیین اهداف خود در نظر بگیرید.
بازخورد بدهید و دریافت کنید
بازخورد دادن منظم به کارکنان کمک می کند احساس کنند کارشان معنادار است و باعث رشد حرفهای آنها میشود. هنگام ارائه بازخورد، به جای تمرکز بر اشتباهات یا عملکرد ضعیف، به نقاط قوت آنان و “آنچه که موجب انگیزه است” اشاره کنید. فقط شنیدن در مورد آنچه اشتباه است میتواند منجر به احساس ناتوانی در افراد شود. )دقیقا این احساس که مهم نیست چه کاری انجام میدهید، در هر حال نمیتوانید تغییری ایجاد کنید یا آن را درست انجام دهید، پس چرا حتی تلاش کنید!(
تحقیقات نشان میدهد کارمندانی که معتقدند مدیرانشان بر نقاط قوت آنها تمرکز میکنند، نسبت به کسانی که فکر میکنند مدیرشان روی اشتباهات و ضعفها تمرکز میکند، کارآمدتر هستند.
فرصتهای رشد و توسعه را فراهم کنید
گزارش LinkedIn نشان می دهد که 94 درصد از کارمندان در صورتی که شرکتی روی پیشرفت حرفه ای آنها سرمایه گذاری کند، مدت بیشتری در آن میمانند. برای حفظ کارمندان و شکوفایی استعدادهای کشف نشده، ارائه فرصتهای آموزشی و یادگیری برای رشد سازمان بسیار مهم است.
از خودتان مراقبت کنید!
وقتی مسئولیت زیادی بر دوش دارید، در اولویت قرار دادن خودمراقبتی سخت است و بسیاری از مدیران موفق با برقراری تعادل بین کار و زندگی شخصی دست و پنجه نرم میکنند. در واقع، برخی تحقیقات نشان میدهد که مدیران رده متوسط بالاترین میزان فرسودگی و استرس را دارند. خودمراقبتی ضعیف و بد میتواند منجر به چالشهایی شود که مانع از موفقیت شما در مسیر پر پیچ و خم مدیریت است.
اشتباهاتی که مدیران نباید انجام دهند
شکستها و اشتباهات بخشی از سفر هر مدیر به سمت رشد و موفقیت است. هیچ کس کامل نیست و مدیران موفق نیز از این قاعده مستثنی نیستند. با این وجود، آگاهی از این اشتباهات میتواند شما در مسیر صحیح رهبری قرار دهد و در صورت لزوم به شما کمک کند تا اقدامات اصلاحی انجام دهید.
برخی از اشتباهاتی که یک مدیر موفق نباید به آن دچار شوند عبارتند از:
- فراموش کردن تعیین اهداف و انتظارات روشن
- مدیریت خرد و عدم تفویض مسئولیت
- مقاومت در برابر تغییر
- عدم تصدیق سخت کوشی کارکنان
- عدم ارتباط با تیم
- بازخورد نامناسب
انواع روشهای مدیریتی
بهطور کلی میتوان روشهای مدیریتی را در سه بخش دستهبندی کرد که عبارتند از:
- سبک مستبدانه (Autocratic)
- دموکراتیک (Democratic)
- سهلگیرانه (Laissez-Faire)
این روشها به زیرشاخههایی تقسیم میشوند که هرکدام مزایا و معایب خاص خود را دارند.
انواع روش های مدیریتی شامل موارد زیر میشوند:
- روش های مدیریتی آمرانه
- روش های مدیریتی متقاعدکننده
- روش های مدیریتی پدرسالارانه
- روش های مدیریتی مشورتی
- روش های مدیریتی مشارکتی
- روش های مدیریتی همکارانه
- روش های مدیریتی تحولگرا
- روش های مدیریتی کوچینگ
ویژگی های یک مدیر موفق کارآمد
تمامی اعضای یک سازمان دارای ویژگیهای خوب و بد هستند. اما مدیران موفق جزو آن دسته از افرادند که رفتار و کردارشان بیشتر از باقی اعضا در معرض دید است. از این رو در ادامه به چند ویژگی که هر مدیر کارآمد نیازمند آن است میپردازیم:
- مثبت بودن
- اعتماد به نفس
- روحیه همکاری
- شفافیت
- کنجکاوی
- رشد محور
سخن پایانی
مسلما تیم شما متشکل از انسانهاییست که زندگی شخصی، رویاها و مشکلات خود را دارند. بهعنوان یک مدیر، باید بیشتر از این که فقط به بهرهوری بیشتر از آنها فکر کنید، به تیم خود نشان دهید که پذیرای هر یک از تجربیات منحصربهفردشان هستید و مایلید در صورت امکان از آنها استفاده کنید. وقتی کارمندان بدانند که مدیرشان پشتیبان آنهاست و میتواند به آنها کمک کند تا به اهداف خود برسند، در چشم آنها شما تبدیل یه یک رهبر واقعی شدهاید. تبدیل شدن به یک مدیر موفق نیازمند سالها تمرین و شرکت در دورههای مختلف و آموزش است. یکی از بهترین راهها برای ارتقا سطح و دانش مدیریتی افراد شرکت در دورههای MBA و DBA دانشکدگان مدیریت دانشگاه تهران است که پس از اتمام این دورهها به افراد مدرک ام بی ای و مدرک دی بی ای داده میشود.