امروز قصد داریم در این مقاله به شناسایی و تجزیه و تحلیل شکاف استراتژیک سازمانها بپردازیم. تا انتهای مقاله همراه ما باشید.
روشهای تجزیه و تحلیل شکاف استراتژیک، ابزارهای بسیار مهمی هستند که سازمانها از آن برای تحلیل شکافهایی که بین اهداف و نتایج پیشبینی شده وجود دارند، استفاده میکنند. در حقیقت این تجزیه و تحلیل به سازمان کمک میکند تا مراحل خاصی که برای رسیدن به هدف لازم است را تعیین و خود را با آن تطبیق دهد. در این حالت سازمانها این امکان را پیدا میکنند که موقعیت فعلی خودشان را با اهداف سازمانی قیاس کنند. در نتیجه راهحلهای گوناگونی را برای پرکردن این شکاف طراحی و اجرا میکنند. بهنوعی تحلیل شکاف استراتژیک سازمان را میتوان به معنای بررسی کردن عملکردهای فعلی سازمان با در نظر گرفتن وضعیت آتی سازمان دانست.
شناسایی و تجزیه و تحلیل شکاف استراتژیک سازمانها یک ابزار مهم در راستای انجام برنامهریزی استراتژیک است. منظور ما از برنامهریزی استراتژیک برنامهای است که به مقایسه موقعیت فعلی سازمان و موقعیتی که میخواهد در آینده داشته باشد و نحوه پرکردن شکافی که بین وضع فعلی و وضع آینده وجود دارد بپردازد. تحلیل شکاف استراتژیک، تکنیکی است که در مدیریت کسبوکار کاربرد زیادی دارد و در دوره های MBA و همچنین دوره های DBA بهکرات و در کلاسهای مختلف به آن پرداخته میشود. در حقیقت این تکنیک تفاوت مابین بهترین نتیجه ممکن و نتیجه واقعی و فعلی را ارزیابی میکند. با استفاده از این شیوه میتوان پیشنهاداتی را جهت از بین بردن این شکاف ارائه داد.
شکاف استراتژیک نشاندهنده چیست؟
شکاف استراتژیک نشاندهنده عدم تشابه بین اهداف ترجیحی و اهداف واقعی یک شرکت و کسبوکار است. از نظر برخی از اقتصاددانان، شکاف استراتژیک ممکن است تبدیل به یک کشش استراتژیک شود. در برنامهریزی استراتژیک نیاز به صرف زمان زیادی برای هر کسبوکار داریم تا شاهد موفقیتهای بلندمدت آن سازمان باشیم. در بسیاری از موارد به شکاف برنامهریزی استراتژیک هیچ توجهی نمیشود و این خود میتواند تهدیدی برای عملکرد آینده و حتی بقا یک سازمان تلقی شود. تحلیل شکاف استراتژیک بر کارایی و اثربخش بودن اقدامات مدیران ارشد و تیمهای مدیریتی و اجرایی نیز اثر میگذارد. با این کار میتوان چشمانداز درستی نسبت به آینده داشت. اگر یک شرکت از توافقاتی که در رابطه با اهدافش انجام داده اطلاع نداشته باشد، احتمال موفقیت آن بسیار پایین خواهد بود.
نیاز به شناسایی و تجزیه و تحلیل شکاف استراتژیک سازمانها
نتایج تحقیقات و تحلیلها، به دستهبندی کردن خطاها و تخصیص درست منابع کمک میکند. در حقیقت مشخص میشود که برای کمک به بهبود عملکرد از طریق مصرف بهتر منابع ورودی چه اقداماتی لازم است. برنامه استراتژیک به طور همزمان بر اهداف میانمدت تا بلندمدت متمرکز است. این برنامه استراتژیهای ضروری جهت دستیابی به اهداف را توضیح میدهد و تعیین میکند. اگر افق دید خود را حین برنامهریزی برای کسبوکارتان درک نکنید، احتمال موفقیتتان پایین خواهد آمد. با تجزیهوتحلیل شکافهای استراتژیک به پرکردن این شکافها بپردازید. از این طریق میتوانید سهم بیشتری از بازار را اشغال کنید و همچنین یک بازار جدید برای محصولات فعلی شرکت خود ایجاد کنید.
مراحل برنامه ریزی استراتژیک در سازمان
چگونه باید استراتژی را تدوین و اجرا کرد؟
برنامهریزی استراتژیک به معنای استفاده از ابزارهایی برای دستیابی به آرمانهای سازمان است. در تمامی مراحل برنامهریزی استراتژیک، نهتنها به…
به توسعه محصول بپردازید و از استراتژی تنوع غافل نشوید. زمانی که به تحلیل شکاف استراتژیک بپردازید میتوانید بهصورت کاملا واقعبینانه وضعیت فعلی کسبوکار، شرکت، سازمان و… را ارزیابی کنید. اگر متوجه شدید که عملکرد سازمان ضعیف است به طور دقیق دلایل عملکرد ضعیف سازمان را پیدا کنید. وقتی به تعیین شکاف بین وضعیت فعلی و وضعیت مطلوب آینده میپردازید، محوریت این تحلیل و بررسی باید در راستای اهداف و مقاصد تجاری باشد. شما باید با تجزیهوتحلیل درست شکافهای موجود، اقدامات و سیاستهای جاری سازمان را مورد ارزیابی قرار دهید. همین امر در نهایت منجر به بهبود وضعیت فعلی و همچنین شفافسازی خواهد شد.
نحوه شناسایی و تجزیه و تحلیل شکاف استراتژیک سازمانها
شناسایی و تجزیهوتحلیل شکاف استراتژیک سازمانها با هدف معین کردن گامهای مشخصی است که یک شرکت برای رسیدن به هدف خاص خود به آنها نیاز دارد. در این تحلیل عوامل مختلفی مثل ارزیابی عملکرد مدیریت و محدودیتهای بودجه، چارچوبهای زمانی و… مورد بررسی و بحث قرار میگیرد. بعد از اینکه تجزیهوتحلیلهای لازم صورت گرفت باید یک برنامه اجرایی در راستای آنها تدوین شود. برای یک کسبوکار، شرکت و یا سازمان، تجزیهوتحلیل شکاف استراتژیک راهی است که باعث میشود از برنامههای عملیاتی کمک بگیریم تا به موفقیت برسیم.
با تجزیهوتحلیل شکافهای استراتژیک به سازمان کمک میشود تا این موضوع را بررسی کند که آیا از منابع خود بیشترین و بهترین بازده را دریافت میکند یا خیر. بعد از اینکه شکاف بین وضعیت موجود و بهترین نتیجه مشخص شد، زمینههای بالقوه برای بهبود وضعیت فعلی و ترمیم شکاف باید تعیین شوند. در این مرحله لازم است تا تمام منابعی که برای پرکردن شکاف مذکور ضرورت دارند، مورد شناسایی قرار گیرند. برای اینکه درک بهتری از موضوع حاصل شود، توجه شما را به یک مثال ساده جلب میکنیم.
یک مثال از شناسایی و تجزیه و تحلیل شکاف استراتژیک سازمانها
فرض کنید یک رستوران کوچک در منطقهای ساحلی غذا سرو میکند و مشتریان وفادار محلی خود را همیشه دارد. اما پس از مدتی صاحبان رستوران مشتاق میشوند تا اینکه به جمعیت بیشتری در طول تعطیلات تابستانی خدمترسانی کنند. در این خصوص تجزیهوتحلیل شکاف استراتژیک به کار گرفته میشود. از این طریق میتوان تغییراتی که رستوران برای رسیدن به اهدافش دارد را شناسایی کرد. چند نمونه از این تغییرات را ذکر میکنیم. برای مثال ممکن است این تغییرات دربردارنده حرکت بهسوی خیابانهای شلوغتر، بهروزرسانی منوها، انجام اقداماتی در راستای جذب گردشگر و… باشند. الزامی وجود ندارد که صاحبان رستوران حتما این پیشنهادات را بپذیرند. اما اگر میخواهند در تجارت خود موفقتر عمل کنند لازم است تا به نتایج این تجزیهوتحلیلها توجه و تغییرات را عملی کنند.
پس از تجزیهوتحلیل لازم، صاحبان تجارت متوجه میشوند که ترکیب پول، زمان، افراد حرفهای و… آنان را به نتایج بهتری میرساند. البته خیلی از کسبوکارها وجود دارند که در برنامهریزیهای استراتژیک شکست میخورند. ممکن است آنها از نظر دیگران به اهداف تجاری خود هم رسیده باشند. اما در موارد زیادی شاهد این هستیم که نتوانستهاند از تمام پتانسیل خود استفاده کنند. کسانی که در برنامهریزی استراتژیک شکست میخورند، معمولا قابلیتها و منابع موردنیاز جهت دستیابی به اهداف اساسی کسبوکار را دارا هستند. اما نهایتا در استفاده از تمام پتانسیل خود ناکام میمانند. تحلیل شکاف استراتژیک در این زمان میتواند به مشاغل مختلف کمک کند تا به پرکردن شکاف مابین عملکرد فعلی و عملکرد بالقوه خود بپردازند.
رویکردهای مختلف در شناسایی و تجزیه و تحلیل شکاف استراتژیک سازمان ها
شناسایی و تجزیه و تحلیل شکاف استراتژیک سازمانها میتواند با اتخاذ دو رویکرد مختلف انجام شود. در ادامه با ما همراه باشید. تمرکز ما در اتخاذ این رویکردها بر وضعیت مطلوب سازمان است. طبق رویکرد اول برای اینکه شکافهای موجود مورد تجزیهوتحلیل قرار گیرند، باید اهداف و مقاصد سازمان حین بررسی عملکرد فعلی سازمان در نظر گرفته شوند. طبق رویکرد دوم نیز هنگام تجزیهوتحلیل عملکرد کسبوکار باید یک چشمانداز آیندهنگر را در نظر داشت. در حقیقت در گام اول برای تجزیه و تحلیل شکاف باید به بررسی اهداف معین شده قبلی یا چشمانداز آینده سازمان پرداخت. چشمانداز آینده سازمان بر وضعیت هدف سازمان متمرکز است.
در مرحله دوم شناسایی و تجزیهوتحلیل شکاف استراتژیک سازمانها، باید وضعیت فعلی سازمان بررسی شود. در واقع بعد از اینکه چشمانداز آینده سازمان را ترسیم کردید لازم است تا عملکرد فعلی را نیز ارزیابی کنید. این کار به سازمان کمک میکند تا عملکردش را در راستای اهداف تجاری و چشمانداز آینده پیگیری کند. بعد از طی مراحل یاد شده نوبت این است که شکافهای بین وضعیت فعلی و آینده سازمان شناسایی شوند. برای اینکه بینش روشنی از شکافهای عملکردی به دست بیاید، باید وضع فعلی تحلیل شود. در مرحله بعدی تجزیهوتحلیل شکاف استراتژیک، باید میزان شکاف عملکرد و دلایل شکاف عملکرد بررسی شوند. برای از بین بردن شکافها و بهبود نتایج عملکرد آتی لازم است به تعیین شکافهای عملکردی بپردازید.
نتیجهگیری
همانطور که در مطالب بالا اشاره کردیم شناسایی و تجزیه و تحلیل شکاف استراتژیک، به ردیابی کردن عملکرد یک سازمان برای رسیدن به اهداف تجاری کمک میکند. بدین ترتیب با تجزیه و تحلیل شکافهای استراتژیک که یکی از ابزارها و لوازم برنامهریزی استراتژیک است میتوانید برای اقدامات سازمان خود مطابق با موقعیت فعلی و موقعیت مطلوب آینده، برنامهریزی کنید.